کد مطلب:314066 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:158

من از مادرم متولد شدم فلج بودم
3.جناب آقای غروی همچنین فرمودند: دهه ی اول محرم الحرام 1412 هجری قمری، در مهرشهر كرج، منزل آقای رفیع زاده منبر می رفتم. روز تاسوعا در مهرشهر



[ صفحه 465]



مرا به مجلس هندیها و پاكستانیها بردند تا منبر بروم. هندیهای بسیاری در مجلس حضور داشتند. چون صاحب منزل پاكستانی بود بعد از نماز و زیارت عاشورا متوسل به حضرت اباالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام شدیم. بعد از منبر، صاحب مجلس قضیه ی جالبی را نقل كرد. وی گفت:

وقتی كه من از مادر متولد شدم فلج بودم. پدرم، كه از نظر مالی وضع خوبی داشت، مرا به تمام دكترهای حاذق نشان داد تا معالجه بشوم. فایده ای نكرد. شب تاسوعا فرارسید. مادرم به پدرم گفت من مجلس عزای حضرت اباالفضل العباس علیه السلام می روم تا شفای فرزندم را بگیرم و بیایم و افزود: اگر فرزندم را شفا نداد دیگر به منزل برنخواهم گشت. آری، مادرم توسل به حضرت پیدا كرد، و من احساس سلامت كردم و آنجا شفا گرفتم.